سرزمینی با طراوت تاک و به استقامت درختان گردو

استان زنجان از نگاه گردشگران.

نام استان زنجان برگرفته از مرکز استان یعنی شهر زنجان است. در مورد وجه تسمیه شهر زنجان تاکنون نظرات گوناگونی ازسوی پژوهشگران و نویسندگان ارایه شده است. قدیمی ترین نامی که به این منطقه اطلاق شده است، زندیگان به معنای اهل کتاب زند (معروف ترین کتاب آیین زردشتی ساسانی) و گان از پساوند اهل باستان است که در دوره ساسانیان بر این منطقه گذاشته شده است. گفته می شود بنای شهر زنجان در زمان اردشیر بابکان ساخته شده و در آن زمان نام شهین یعنی منسوب به شاه به آن اطلاق می شده است. از اواخر دوره قاجاریه به علت استقرارایل خمسه فارس، نام خمسه نیز بر آن نهاده شد.
یافته های تاریخی و کاوش های باستان شناسی که در نواحی مختلف استان زنجان انجام گرفته، گواهی بر قدمت تاریخی و دیرینگی آن است و آثار کشف شده در این محدوده، استقرارهای انسانی از دوران پیش از تاریخ تا دوران اسلامی را در این منطقه ثابت می کند. در بیش ترمنابع موجود، نویسندگان و پژوهشگران با استناد به یافته های باستان شناسی و متون تاریخی، پیشینه تاریخی استان زنجان را در چهار مرحله، دوران پیش از تاریخ تا دوران آغاز ادبیات شامل هزاره هفتم تا اوایل هزاره سوم پیش از میلاد، دوران آغاز ادبیات و دوران تاریخی شامل اوایل هزاره سوم تا اواخرهزاره دوم پیش ازمیلاد و دوران تاریخی جدید شامل اواخرهزاره دوم پیش از میلاد تا اوایل قرن هفتم میلادی و دوران اسلامی که طول زمانی آن از قرن ۷ تا ۱۹ میلادی برابر با قرن ۱ تا ۱۴ هجری قمری برآورد می شود، مورد مطالعه قرار داده اند.
یافته هایی که از غار تاریخی گلیجک در۳۷ کیلومتری جنوب باختری شهر زنجان و در محدوده شهرستان ماه نشان به دست آمده، حدود سی هزار سال قدمت دارند و گواهی بر قدمت تاریخی منطقه زنجان در دوران پیش از تاریخ تا دوران آغاز ادبیات است. در منطقه ایجرود واقع در جنوب باختری شهرستان زنجان، آثاری از دوران آغاز ادبیات به دست آمده است. زیستگاه های انسانی منطقه ایجرود در هزاره سوم و دوم پیش ازمیلاد در هشت کانون باستانی و تداوم حیات آن ها تا هزاره اول قبل از میلاد، حکایت از شکوفایی و تداوم تمدن فلات مرکزی ایران در این ناحیه دارد.
تاکنون ۶۵ کانون تاریخی در منطقه زنجان شناسایی و مورد بررسی قرار گرفته اند که بیش تر این کانون ها در دره های زنجان رود، شاهرود و قزل اوزن شناسایی شده اند. بررسی ها و مطالعات موجود بر وجود نوعی سفال خاکستری رنگ ساده، که با مهاجرت اقوام آریایی در منطقه مطابقت دارد گواهی می دهد.
استناد به متون تاریخی نمایان گر آن است که در اواخرهزاره دوم پیش از میلاد و در اثر فشارهای ناشی از کمبود منابع اقتصادی و کشاورزی و بروز جنگ های منطقه ای، اقوامی از منطقه ماورا» النهر و حوزه دریاچه آرال به طرف باختر حرکت کردند. گفته می شود که تیره ای از این اقوام از طریق جنوب دریای خزر و به احتمال زیاد از دره سفید رود و از منتهی الیه شمال خاوری مرز طبیعی زنجان به این منطقه وارد شده اند، البته گفته می شود که مهاجمان برای ورود به فلات ایران از چند راه استفاده نموده اند. برخی دانشمندان معتقدند که گروهی از اقوام یاد شده از طریق جنوب خاوری دریای خزر و پس از عبور از رود اترک و گروه دیگر پس از عبور از کنار دریاچه ارومیه وارد فلات ایران شده اند. مطالعاتی که در مظاهر فرهنگی و تمدنی منطقه زنجان صورت گرفته، تفاوت هایی را در این زمینه نشان داده است. تفاوت های موجود در آثار کشف شده در تپه حسنلو و جنوب دریاچه ارومیه، با بقایای موجود در این نواحی و تراکم استقرارها و مشابهت اشیای تاریخی ناحیه خورین در باختر تهران و املش گیلان با آثار این منطقه، گویای این مطلب است که اقوام مهاجر از راه سوم که دره سفید رود است، به منطقه زنجان سرازیر شده اند. گفته می شود استقرار مهاجران در منطقه زنجان با آرامش صورت گرفته که شاید تعداد اندک بومیان منطقه دلیل اصلی این امر بوده باشد.
طبق مدارک آشوری، منطقه زنجان در قرن نهم پیش ازمیلاد آندیا نام داشته و به احتمال ضعیف اقوام مستقر در آن با اقوام لولوبیان و گوتیان مستقر در زاگرس مرتبط بوده اند. به هر حال این منطقه از لحاظ جغرافیای تاریخی در آغاز هزاره اول قبل از میلاد از شمال با کادوسیان و کاسپیان، از باختر با لولوبیان و گوتیان و از طرف جنوب خاوری و خاور با مادها هم مرز بوده است. اقوام مهاجر بعدها پس از جنگ های داخلی و منطقه ای فراوان یک سیستم حکومتی تحت عنوان پادشاهی ماد را بنیان گذاری نمودند.
در دوره اشکانیان و ساسانیان دره های زنجان رود و قزل اوزن از رونق زیادی برخوردار بوده اند. شواهد موجود از جمله آتشکده عظیم تخت سلیمان در باختر و عبادتگاه بهستان در جنوب و آتشکده های ساسانی در طارم تایید کننده این نظریه است که این ناحیه در دوره اشکانیان و ساسانیان رونق به سزایی داشته و این رونق در این دوره اتفاقی نبوده است و آن را می توان ناشی از توانمندی های طبیعی منطقه دانست. کشف برخی آثار مانند کشف سکه دریک هخامنشیان در حومه شهرستان خدابنده و پیدایش اتفاقی یک رینون از این دوره و کشف آثار و اشیای دیگر حکایت از شکوفایی تمدن و فرهنگ این منطقه در دوران هخامنشیان دارد. در کتب جغرافیایی صدراسلام بر وجود تمدن در دوره ساسانیان و اشکانیان در منطقه زنجان تاکید شده است. منطقه زنجان در دوران اسلامی شاهد تحولات اساسی بوده است. این دوران که از قرن ۷ تا ۱۹ میلادی برابر با قرن ۱ تا ۱۴ هجری را شامل می شود، مصادف با زمانی است که مردم این منطقه اسلام را پذیرفته اند. مدارک باستان شناسی و متون تاریخی موجود، از رونق تاریخی این منطقه در سده های میانی اسلام حکایت دارد. این منطقه جغرافیایی، در سرتاسر دوران اسلامی به ویژه در قرن چهارم در دوران حکومت کنگریان و سده های پنجم تا هشتم هجری قمری در دوران حکومت سلجوقیان وایلخانان درحد شکوفایی و از نظر سیستم اقتصادی و مظاهر فرهنگی و هنری دارای رونق چشمگیری بوده است. بیش تر آثار تاریخی و مذهبی استان زنجان، مانند مساجد جامع قروه، سجاس، قلابر، کاروانسراهای نیک پی، سرچم، آثار تاریخی سلطانیه، خدابنده و ابهر در این دوران ساخته شده اند و بررسی آن ها به خوبی بر دیرینگی تاریخ منطقه گواهی خواهد داد.
ایلخانان مغول، شهر سلطانیه در خاور استان زنجان را به عنوان مرکز حکومت خود انتخاب کردند و بر آبادانی این منطقه همت گماشتند و به همان اندازه که کمرهمت بر آبادانی منطقه سلطانیه بستند، از آبادانی شهرها و مناطق دیگر غافل شده و به تدریج مناطق اطراف سلطانیه و خصوصا شهر زنجان بر اثر بی توجهی حاکمان وقت، روبه ویرانی و نابودی گذاشت. پس از انقراض حکومت ایلخانی به دست سربداران، منطقه زنجان، دوباره آرامش و آبادانی نسبی یافت و بار دیگر سلطانیه و مناطق همجوار آن دچار رکود و رخوت گردیدند. فتنه تیمور لنگ در قرن نهم منطقه زنجان را بار دیگر تحت تاثیر خود قرار داد و تقریبا به کلی نابود و علایم آبادانی از آن محو شد. دراین دوره شدت تخریب و فقر به حدی بود که ادامه حیات تنها در روی تپه ها به صورت جزیی دیده می شد. به این ترتیب ملاحظه می شود که تنش های سیاسی و کشمکش های نظامی تا قرن دهم مانع از رشد و اعتلای اقتصادی و فرهنگی در منطقه زنجان شده است. در دوران حکومت صفویه و قاجاریه به خصوص دوران حکومت شاه طهماسب صفوی، شاه عباس صفوی و آقا محمد خان قاجار فعل و انفعالات انسانی کمک شایانی به رونق نسبی منطقه کرد. اعتلا و رونق نسبی منطقه زنجان، به دوران حکومت صفویه باز می گردد. اهتمام سران حکومت صفویه نسبت به آبادانی تمام مناطق ایران و ساخت کاروانسراها و راه های ارتباطی و امن نمودن این راه ها و همچنین نزدیکی به قزوین که مدتی مرکز حکومت شاهان صفوی بوده، از دلایل مهم رونق منطقه زنجان در دوره صفویه بوده است. بخش بزرگی از روستاها، بخش ها و شهرهای فعلی محدوده استان زنجان با توجه به سیستم فئودالی تا اواخر قرن سیزدهم هجری قمری تکوین و استقرار یافته و ادامه حیات داده اند. این استان به دلیل اهمیت ارتباطی خود در دوره قاجاریه از رونق نسبی برخوردار بوده و هم اکنون نیز یکی از مناطق آباد و با اهمیت ایران است که نقش مهمی را در عرصه های مختلف اقتصادی و ارتباطی کشور ایفا می کند.

غار شگفت انگیز کتله خور زنجان

غار کتله خور یکی از مناظر دیدنی و شگفت انگیز طبیعت ایران است. این غار زیبا در ۱۶۵ کیلومتری جنوب غربی زنجان در دامنه کوه ساقیزلو و ۱۷۳ کیلومتری شمال همدان، در نزدیکی شهر کوچک گرماب واقع شده است. مسیر متداول، برای بازدید از این جاذبه طبیعی جاده زنجان به خدابنده (قیدار) در امتداد زرین آباد به گرماب می باشد.
غار کتله خور، غاری است آهکی که در برخی نقاط آن گل رس و خاک های حاوی اکسید آهن قابل مشاهده است. این غار از نظر سنی تقریبا همسن غار علیصدر همدان است، البته این دو غار از دو جهت با هم تفاوت دارند. یکی اینکه غار علیصدر همدان غاری است کاملا آبی اما غار کتله خور زنجان غاری است تقریبا خشکی. دوم اینکه آهک های غار کتله خور نسبت به آهک های غار علیصدر بسیار خالص تر است که این خود عاملی است جهت زیباتر شدن غار، چراکه خالص بودن آهک ها موجب شفافیت آنها و در نتیجه عبور نور از قندیل ها می شود. یک نکته جالب توجه در رابطه با غار کتله خور این است که شواهد و بررسی های انجام شده موید این موضوع است که این غار در نهایت به غار علیصدر در همدان متصل می شود. همچنین یکی دیگر از عجایب و زیبایی های این غار تعدد طبقات آن است که این گونه غارها در جهان بسیار کم نظیر هستند.
به نظر زمین شناسان غار کتله خور ۳۰ میلیون سال عمر دارد و در ۳ طبقه زایش یافته که ارتفاع طبقه اول تا طبقه سوم ۵۰ متر و طول غار ۱۲ هزار متر است. از سال ۱۳۷۲ امکاناتی مانند محل اقامت، سالن انتظار و مخابرات در اطراف این غار ساخته شد و با نور پردازی ۲۳۵۰ متر از مسیر غار و ایجاد راه ورودی مناسب هر سال به ویژه در تابستان پذیرای عده زیادی گردشگر است. به خاطر خشک بودن غار کتله می توان در هنگام راهپیمایی از تماشای قندیل های استلاگتیت و استلاگمیت به اشکال مختلف لذت برد.

گنبد سلطانیه

مهمترین بنای دوره اسلامی ایلخانی ایران
یکی از بزرگترین و مهمترین بنای دوره اسلامی ایلخانی ایران گنبد سلطانیه است که در ۳۰ کیلومتری زنجان در میان بافت قدیم شهر سلطانیه واقع است. سرتاسر داخل این گنبد پوشیده از کتیبه های مختلفی است که با رنگ روی گچ ترسیم شده است.
در سال های مختلف بعد از سال ۱۳۵۰ قسمت هایی از گچ روی دیوار توسط کارشناسان ایتالیایی از جای خود برداشته شد و پس از برداشتن گچ، متوجه شدند که زیر گچ تزئینات آجری زیبایی وجود دارد
در سراسر گنبد آیات قرآن و احادیث پیامبر (ص) و کلمات قصار حضرت علی (ع ) دیده می شود اما در طبقه دوم ایوان جنوب غربی برای اولین بار برخورد می کنیم با یک دایره ای که داخل آن با خط کوفی نوشته شده «اللهم اشفنا بشفائک و داونا بداوئک» که معنی آن ( خداوندا ما را به شفای خود شفا ده و به دوای خود ما را مداوا فرما) که بدون شک در ارتباط با مریض بودن اولجایتو است و در همان ایوان برای اولین بار با آیه ای در ارتباط با مرگ روبرو می شویم که با رنگ قرمز آیه«کل من علیها فان» چندین بار تکرار شده است.

تپه نور در شهر تاریخی سلطانیه

یکی از مهمترین آثار سلطانیه تپه بزرگی است که در ۱۵۰۰ متری جنوب شرقی گنبد سلطانیه واقع شده است . از آنجا که این تپه بطور غیر مستقیم با گنبد سلطانیه دارای ارتباطاتی می باشد به طور خلاصه و فشرده از آن یاد می کنیم :مقطع عرضی تپه تقریبا" مربع شکل است که هر ضلع آن ۱۲۰ متر می باشد و ارتفاع آن به ۱۵ متر می رسد. در حفاریهایی که توسط هیات باستانشناسی بر بالای جبهه شرقی انجام گرفت، به آثار ساختمانی که از سنگهای تراش سبز رنگ ساخته شده بود برخوردشد. در حفاری دامنه شرقی نیز آثار دیوارهای سنگی مشاهده شد که نشان می داد که در آن مکان یک بنای دوازده ضلعی بوده است.احتمالا" این بنا بقایای برج ۱۶ گانه که اولجایتو دستور ساخت آن را داده بود باشد و یا به عقیده برخی ،کاخی بوده که در زمان فتحعلی شاه ساخته شد و از مصالح و کاشی های گنبد سلطانیه در آن بهره گرفته اند. شالوده این بنا با سنگ و ملاط و گچ و آهک و نمای دیوار خارجی آن شامل دو ردیف سنگهای بزرگ تراش است .
در ضلع این بنا دوازده ضلعی ۴/۸ متر و در بین زوایای دوازده گانه نیز نیمه ستونهای تزئینی دیده می شود. ضمنا" بدنه خارجی دو نیمه ستون جبهه شمالی را فرورفته و مقعر ترتیب داده اند و با آثار آجری که بر روی بعضی از نیم ستونها باقی است بنظر می رسد که در روی این نیم ستونها گلدسته های آجری شبیه گنبد سلطانیه وجود داشته است.
پله های متعدد ویران شده که بطرف شرق تپه ادامه دارد از آثار باقیمانده ایست که می توان در بنا مشاهده نمود. گنبد ویران شده و راهروها و پله های داخلی عموما" از آجر ساخته شده اند. تزئینات بنا شامل آجر همراه با کاشیهای فیروزه ای و آبی گلدار، با طرحهای ستاره چهار پر وکاشی های کوچک چند پهلو است.

حمام سالار

حمام سالار، بنایی است متعلق به دوره قاجاریه که در جوار گنبد معروف الجایتو در شهر تاریخی سلطانیه زنجان واقع شده است. این بنا که شبیه به تمامی حمام های ایرانی کاملا در زیر زمین ساخته شده است. شامل تمامی عناصر اصلی تشکیل دهنده حمام ایرانی از قبیل گرمخانه، میاندر، سربینه، تون و خزینه است حمام سالار در سال ۱۳۷۸ جزو بناهای مشمول طرح پردیسان انتخاب گردید و عملکرد جدید آن به عنوان سفره خانه چایخانه تعیین شد. این بنا در اردیبهشت ۱۳۸۱ به بهره برداری رسید.
حمام سالار بنایی است متعلق به دوره قاجاریه که در جوار گنبد معروف الجایتو در شهر تاریخی سلطانیه زنجان واقع شده است. این بنا که شبیه به تمامی حمامهای ایرانی کاملا در زیر زمین ساخته شده است. شامل تمامی عناصر اصلی تشکیل دهنده حمام ایرانی از قبیل گرمخانه، میاندر، سربینه، تون و خزینه است.
حمام سالار در سال ۱۳۷۸ جزو بناهای مشمول طرح پردیسان انتخاب گردید و عملکرد جدید آن به عنوان سفره خانه چایخانه تعیین شد. این بنا در اردیبهشت ۱۳۸۱ به بهره برداری رسید.

تاریخچه حمام سالار

بانی حمام سالار شخصی به نام سیف علی خان کلانتری معروف به سالار خان بود. ساخت این بنا که در اواخر قاجار و در سال ۱۲۹۳ ه.ش. گشته است قریب یک سال طول کشید. در سال ۱۳۴۴ به جای خزینه به دستور اداره بهداشت در حمام از دوش استفاده شد و پس از سال ۱۳۵۸ حمام سالار به حال مخروبه در آمد پس از چندی شورای محل با فروش خاکسترهای اطراف روز ها به صورت جمع آوری هزینه تعمیر، این بنا مجددا" آماده استفاده شد. در این زمان فعالیت حمام روزها به صورت جداگانه مردانه و زنانه شد، به این ترتیب که مردها از غروب تا ساعات اولیه صبح و زن ها از صبح تاغروب از حمام استفاده می کردند. شروع فعالیت مرمت بنا در سال ۱۳۷۲ توسط سازمان میراث فرهنگی قزوین آغاز شد حمام در این سال از فرزندان و نوادگان سالار خان خریداری و به مالکیت دولت در آمد.

الحاقات و تخریب حمام سالار

در سال ۱۳۷۲ در زمان مرمت بنا در معماری حمام تغییراتی بوجود آمد که قسمتی به عنوان سرویس بهداشتی و آشپزخانه به قسمت شمالی آن اضافه شد و تغییراتی چند در قسمت های دیگر - سربینه - هشتی - بنا به وجود آمد. فضاهای اصلی حمام سالار در زمان فعالیت خود شامل ورودی - خزینه و تون بوده است و فضاهای فرعی وابسته به گرمخانه، همچون مبال- گرمخانه - میاندر فضای چاه آب و حوضچه تقسیم سوخت است.
نحوه پاسخگوئی حمام به شرایط اقلیمی و عملکرد داخلی باتوجه به میزان پایین بودن دما و شدت سرما در منطقه سلطانیه، وجود دیوارهای قطور و جرزهای سنگی در جلوگیری از اتلاف و از بین رفتن گرما جلوگیری می کرد. تهویه حمام از طریق روزنه های موجود در مرکز گنبد و نورگیری پوشش های حمام امکان پذیر می شد. با استفاده از تمهیدات معمارانه از خروج بخار و تبادل حرارتی در حمام سالار جلوگیری می شد این تدبیر وجود انحنا در مسیر حرکت میاندر بود که سیر کولاسیون هوا را امکان پذیر نمی ساخت. این روش گرمای حمام را حفظ و مانع از هدر رفتن حرارت و بخار می شد و در نتیجه گرمای بهتر آب خزینه و هوای گرم گرمابه می گردید و سرانجام گرمای متعادل و مطلوب در سربینه فراهم می شد دو مسیر عبور و مرور دراین حمام قابل تشخیص بوده است.

سیستم گرمایش حمام سالار

سیستم گرمایش حمام سالار مشابه سایر حمام های سنتی است. سطح کف آتشدان حمام ۸۰ سانتی متر پایین تر از زیر کف خزینه و تیان قرار داشته است گرمای حاصله از سوخت از طریق گربه روهای اصلی و فرعی در زیر فضای حمام پخش می گردید.
محل عبور کانال های گربه رو اصلی و فرعی و دود کش های حمام در زمان فعالیت برای گرم کردن حمام استفاده می شد، به این ترتیب که ابتدا دودکش کانال اصلی باز و بقیه بسته می شد و پس از گرفتن آتش بسته به نیاز فضاهای مختلف دود کش مربوط به کانال باز می شد تا هوای گرم بیشتری از زیر فضا جریان یابد.

آب رسانی به حمام سالار

آب مورد مصرف از طریق چاه که محدوده مجاور تون خانه حمام بود می شد و این چاه که هنوز دارای آب می باشد آب مورد نیاز خزینه و گرمخانه و حوض سربینه را فراهم می کرد آب چاه پس از کشیدن در حوضچه های مجاور تخلیه می شد و سپس سوراخ هایی که وجود داشت که باز و بسته کردن آنها آب را به قسمت های مختلف هدایت می کردند آب بوسیله تنبوشه های سفالی به خزینه یا فضاهای مشخص شده جریان می یافت. در این تنبوشه های سفالی از طولی برابر ۴۰ سانتیمتر و قطر بزرگ ۱۰ سانتیمتر. قطر کوچک حدود ۸ سانتیمتر برخوردار بوده اند که پس از فرو رفتن در یکدیگر درزهای موجود بوسیله ملات پر می شد و با جهت جریان آب در جای خود قرار داده می شدند.

چشمه آب گرم آبدال

چشمه آب گرم روستای آبدال در جنوب باختری جاده زنجان - تبریز و در محدوده شهرستان زنجان واقع شده است. این چشمه که در ارتفاعات آبدال قرار گرفته، دارای خاصیت های درمانی و دارویی است و مورد استقبال اهالی و مسافرین عبوری منطقه قرار می گیرد.

چشمه آب معدنی وننق

چشمه آب معدنی وننق در محدوده شهرستان زنجان و حدود ۲۱ کیلومتری جاده زنجان - میانه در روستای وننق واقع شده است. مسیر دسترسی به این چشمه زیبا که بر فراز تپه ای به ارتفاع ۲۰۰ متر قرار گرفته است از میان کشتزارها و تپه های متعدد می گذرد. این چشمه دو مظهر دارد که مظهر اول حوضچه ای کم عمق با درازای دو متر و پهنای یک متر و آبدهی حدود ۷ لیتر در دقیقه است. آب این حوضچه از شمال باختری آن خارج شده و در مجرای باریکی سرازیر می شود. مظهر دوم یک حوضچه مربع شکل به ابعاد ۲/۵ متر و عمق حدود یک متر است که اطراف آن را سنگ چین کرده اند. بررسی و آزمایش آب دو چشمه نشان می دهد که آب آن ها در ردیف آب های معدنی سولفاته کلسیک گرم است.

چشمه آب معدنی الله بلاغی طارم

این چشمه ها که در جنوب خاوری شهر قیدار و در روستای گرماب واقع شده اند، جلوه توریستی و زیبایی به روستای باستانی گرماب بخشیده اند. این چشمه ها مورد استفاده اهالی و بازدیدکنندگان از منطقه قرار می گیرند.

چشمه آب گرم آرکوین ایجرود

در جاده ایجرود - بیجار واقع شده و در منطقه از شهرت خوبی برخوردار است. استفاده و بهره برداری بهینه از آب های گرم و معدنی یکی از مهم ترین منابع جذب جهانگرد است. اگر وجود آب های معدنی را در نقاط دورافتاده ای چون ایجرود غنیمت شمرده و تاسیسات مناسبی برای آن ها فراهم شود، این چشمه ها می توانند در جذب گردشگر بسیار موفق عمل کنند زیرا آب های معدنی از اولین داروهای کشف شده طبیعی هستند و به راحتی می توانند بخشی از هزینه های درمان بیماران را در مقیاس کلی کاهش دهند.